چه موانعی در مسیر مالیات ستانی قرار دارد؟!
بودجهی سال ۱۳۹۹ بهگونهای بسته شده است که به گواه متن مکتوبِ منتشرشدهی لایحهی بودجه، بهشرط اینکه درآمدهای پیشبینیشده برای سال آینده همه محقق شوند، بازهم ما با ۳۶۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه هستیم.
پایگاه رهنما:
بودجهی سال ۱۳۹۹ بهگونهای بسته شده است که به گواه متن مکتوبِ منتشرشدهی لایحهی بودجه، بهشرط اینکه درآمدهای پیشبینیشده برای سال آینده همه محقق شوند، بازهم ما با ۳۶۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه هستیم. این در حالی است که اقتصاددانان معتقدند درآمدهای موجود در لایحه بیشبراورد شده است و کشور در سال ۹۹، کمتر از میزان درآمدی که برایش در نظر گرفته شده، درآمد خواهد داشت؛ بنابراین کسری بسیار بالاتر از آن چیزی است که بهطور اسمی، در بودجه مشاهده میشود. حال سؤال اینجاست که چطور باید این کسری جبران میشد؟! به نظر میرسد بهترین راه، مالیاتستانی به شیوهای صحیح است. در این گزارش، بهضرورت مالیاتستانی و موانع پیش روی سیاستمدار، برای تحقق آن میپردازیم.
مالیات؛ بهترین و ضروریترین درآمد
درآمد نفتی که دولت در بودجهی سال 99 در نظر گرفته، معادل فروش روزانه یکمیلیون بشکه نفت، آنهم بشکهای 50 دلار است. بدیهی است که این میزان، بیشبرآورد است و در میانهی سال، دولت با کسری بودجهای بیش ازآنچه پیشبینی کرده، مواجه میشود. بهطور متعارف و معمول، دولت برای جبران کسری بودجه، به بانک مرکزی دستور خلق پول پرقدرت میدهد، پولی که با تزریقش به اقتصاد، تورم بسیار بالا خواهد رفت و این تورم، در حقیقت همان مالیاتستانی از آحاد مردم است. پس درواقع، دولت با جبران کسری بودجه از طریق منابع بانک مرکزی، درواقع از همهی مردم معادل گران شدن کالاها و خدمات در جامعه، مالیات میگیرد. این از ناعادلانهترین انواع مالیاتستانی است.
بیشترین مالیاتدهندگان
در حال حاضر بیشترین مالیات، از دو راه به دولت میرسد؛ اولین راه، همین مالیات غیرمستقیمِ تورمی است که هزینهی آن را بیش از همه، طبقات پایین درآمدی میدهند. چون معمولاً مرفهین، بیش از اینکه پول نزد خود نگهدارند، ملک و ماشین و کارخانه و ... دارند که در شرایط تورمی، هم قیمت داراییهای سرمایهایشان (نظیر ملک و ...) بالا میرود و هم عمدتاً کارخانهدار و تولیدکننده هستند که از طریق افزایش قیمت محصولات، تورم را به مصرفکنندگان منتقل میکنند. در مقابل، این اقشار مستضعف هستند که معمولاً دستمزدشان با سرعت کمتری بالا میرود و معمولاً پول نقد به همراه دارند تا داراییهای سرمایهای. علاوه بر این، دومین قشری که بیشترین مالیات را میدهند، کارمندان هستند که دولت پیش از پرداخت حقوقشان، مالیات را روی فیش حقوقی از درآمدشان کسر میکند.
پایههای مالیاتی مغفول
اما در مقابل پایههای مالیاتی زیادی مغفول مانده است؛ پایههایی که اتفاقاً مخاطبشان اقشار مرفه جامعه هستند. مثلاً مالیات بر درآمدهای میلیاردی هنرمندان، معاف از مالیات بوده و هست. مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر سپردههای بانکی و ...، تنها نمونههایی از پایههای مالیاتی مغفول است. در پیشنویس لایحه بودجه 99 حدود 18 هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از حذف معافیتهای مالیاتی از جمله سلبریتیها و مناطق آزاد در نظر گرفته شده بود که تمامی این پیشنهادها توسط رئیس سازمان برنامهوبودجه و هیئتوزیران از دستور کار خارج شد. البته این میزان، غیر از پایههای مالیاتیای است که اساساً تاکنون در درآمدهای بودجه لحاظ نشده است. برخی پژوهشگران معتقدند دولت میتواند با مقداری تلاش، درآمد 150 هزار میلیارد تومانیای از طریق افزایش پایههای مالیاتی کسب کند.
مانع اصلی مالیاتستانی
در حالی سازمان برنامهوبودجه مدّعی اصلاح ساختار بودجه بر اساس مطالبهی رهبر معظم انقلاب است که در بودجهی 99، اصلاً مالیات بهعنوان یکی از مهمترین درآمدهای پایدار نقش ایفا نمیکند. در این خصوص داریوش ابوحمزه، کارشناس حوزه مالیات و بودجه در برنامهی مناظرهی شبکهی اول سیما، با اشاره بهضرورت اصلاح ساختاری بودجه گفت: نظام بودجه، مشکلات ساختاری و دیرینه دارد که باید ساماندهی میشد. بسیاری از معافیتها مثل معافیتهایی که برای منطقه آزاد در نظر گرفته شده است به فرارهای مالیاتی دامن میزند و همچنان در لایحه وجود دارد و در مجلس نیز تداوم پیداکرده و در حال اجراست. در همین برنامه، مهرداد لاهوتی -نمایندهی مجلس- به این نکته اشاره کرد که «مهمترین مسئله امروز اراده سیاسی برای گرفتن مالیات است».
به نظر میرسد این جمله، کلیدی باشد؛ بدین خاطر که علم اقتصاد، لزوم افزایش پایههای مالیاتی را تأیید میکند، حتی اگر شناسایی بخشی از این 150 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی سخت باشد، بخش عمدهای از آن نیز قابل تحقق است؛ بنابراین دلیل اینکه مالیات اخذ نمیشود را باید در اقتصاد سیاسی جستوجو کرد. درواقع به نظر میرسد دولت تمایلی به اخذ مالیات از ثروتمندان، پزشکان، هنرمندان و هر طیفی که حامی دولت و جریان سیاسی متبوعش در انتخابات بوده، ندارد. چراکه این مالیاتستانی، در این قشر نارضایتی ایجاد کرده و در آینده، کار جناح سیاسی حاکم را دشوار خواهد کرد؛ بنابراین تا این مانع مرتفع نشود، مشکل همچنان باقی خواهد ماند.
ارسال نظرات